دو جور پیمانکاری وجود دارد. یکی که در دهه هفتاد مد بود، «متری» بود. یعنی ابتدا برآورد میکردند ساختمانی با این نقشه، برای ساختنش فلان قدر هزینه میشود و این مبلغ به سازنده داده میشد و از آن طرف، انتظار بر این بود که ساختمان به او تحویل داده شود. معمولاً هیچ کدام آن قرارها بر اساس ریز متره و نقشه های دقیق نبود. حالا که دیگر چنین فرمی از قرارداد وجود ندارد، نقاط ضعف آن را بازگو نمیکنیم. طور دوم، «درصدی» است. یعنی هرچه هزینه شد، من n درصد را میگیرم. معمولاً عددی بین ده تا بیست درصد که وابسته حجم پروژه است. این روش، شیوه رایج امروز است. قیمت مصالح لحظهای است، نوع متریال نهایی در اجرا تغییر میکند و بهانههای دیگر.
از نظر ما هر دو حالت بالا مردود است و مثلث کار شکل نمیگیرد. «کارفرما، مشاور، مجری». منظورم طوری است که یک مشاور یا ناظر عالیه بر کیفیت اجرا و انتخاب مصالح و شیوه خرج کرد نظارت کند. جالب اینکه خود ما هم از این روش اشتباه برای کارفرماهای مان ساختمان ساختیم! یعنی کسی بر ما نظارت نمیکرد و نمیکند. به بیان دیگر ما هم پیمانکاری ما نیز تماماً بر پایه «اعتماد» استوار است. و این از عجایب امر است. و اشتباه بزرگی است. شاید بگویید ساختمان مهندس ناظر دارد و تقریباً متری صد یا حداکثر برای ساختمانهای بزرگ متری دویست هزار تومان را میگیرد و حتماً نظارت میکند، اما این مبلغ برای هشت نفر است و اگر تقسیم کنیم یعنی هیچ. یعنی انتظار نظارت از مهندس ناظر رسمی ساختمان بیشتر به یک مزاح تلخ شباهت دارد تا یک امر واقعی. بگذریم. با این حال، شیوه رایج همین فرم درصدی است، آن بدون هیچ ناظر عالی و ما از آن تبعیت میکنیم. اما ما یک فرق کوچک داریم، و آن این است که سعی میکنیم کارمان را درست انجام دهیم. فاکتور سازی نکنیم. تخفیفهایی که فروشگاههای مصالح به ما میدهند را برای کارفرما لحاظ کنیم و نکات دیگر که در دل کار بایستی ثابت کرد و به ادعا نیست. تجربه نشان داده که ما پاسخ اعتماد را به بهترین شکل دادهایم، و باز هم میگوییم، که در عمل مشخص میشود. با این حال بهتر است بدانیم که متدهایی هم هست که میشود شخص یا تیم مجری را سنجید. درخواست کار مرحلهای کرد، اینطور که به مجری بگویید که برایم یک دیوارکشی ساده انجام بده! ببینید شیوه ارایه فاکتور هایش چگونه است. نگهداری از مصالح اش چگونه است. دلسوز هست یا خیر. و در انتها، اگر شما را نمک گیر نکرده باشد و به رودربایستی نینداخته باشد، خواهید توانست با اندکی دقت پی ببرید.
وقتی در زمانهای زندگی میکنیم که خیلی به دنبال سازنده اصلح نمیرویم، نباید انتظار داشت که بین سازنده خوب و بد تمایز چندانی دیده شود. ولی ما سعی میکنیم اخلاقی عمل کرده و آنچه در توان داریم در اختیار سرمایه گذار و کارفرما قرار دهیم. اما هنوز خیلی و خیلی با یک ساز و کار درست برای ساختمان سازی اصولی در کشور فاصله داریم که نود درصد آن مشکل فرهنگی است. برای خرید یک کیلو گوجه، شانزده بار گوجه را میچرخانیم، که مبادا لک داشته باشد، اما برای ساخت یک ساختمان ده میلیاردی، و پیدا کردن یک مجری واجد شرایط، به واقع چقدر وقت میگذاریم؟ فلانی خواهرزاده یکی از آشناهامونه. میگن چند تا ساخته. پسر خوبیه. فکر کنم پسر خوبی باشه! و حاصل ساختمانهای نا ایمن، ساختمانهای زشت و پشیمانی و بروز اختلاف و هیچ. و اما، همین که شما دارید این متن را میخوانید، یعنی داریم بیشتر تحقیق میکنیم و داریم بهتر میشویم و بهتر خواهیم شد.