ویلا۳۶۰ کلاردشت [مهندسی ساختمانخدمات املاک]
آشنایی با کلاردشت
ویلا۳۶۰ کلاردشت [مهندسی ساختمانخدمات املاک]
هر آنچه لازم است بدانیم برای خرید و فروش زمین
از کجا شروع کنم؟
برای خرید زمین در کلاردشت، بهترین نقطه شروع، همین متن است! کافی است مقداری صبر به خرج داده و این متن خلاصه شده را با دقت بخوانید. با این کار قدم موثری در مسیر یک خرید موفق و حرفهای برداشتهاید. ما در کنار شما هستیم.
نشانی: مازندران. مرکز شهر کلاردشت (حسن کیف)، مجتمع بزرگ شقایق، دفتر مشاور املاک ویلا۳۶۰
هر سوالی دارید بپرسید.
[سه نکته بسیار کمک کننده]
در نظام فئودالی گذشته، زمین ها در اختیار اربابان بود، تا اینکه طی انقلاب سفید شاه و مردم در سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۱ با تصویب مجموعه قوانینی مالکیت ها تغییر کرد و با الغای رژیم ارباب رعیتی زمین ها به کشاورزانی رسید که بر روی آن کار میکردند. در اینجا دانستن تنها این نکته کفایت میکند که بدانیم ریشه مالکیت ها و سلسله ایادی زمین ها به حدود شصت سال قبل بازمیگردد. درست همان زمانی که ماجرای خرید و فروش زمین در ایران آغاز شد. برای مطالعه بیشتر میتوانید کلیدواژه «اصلاحات ارضی در ایران» را جستجو نمایید.
غیر از زمینهای «اصلاحات ارضی» که اغلب زمین ها را نیز شامل میشود، دسته دیگری از زمین ها وجود دارد که به اصطلاح «بنیادی» هستند. پهلوی اول بسیاری از زمینهای مرغوب استانهای شمالی کشور را به نام خود ثبت کرد. این کار سبب شد تا مالکیت ارباب رعیتی تضعیف و قدرت ارباب ها محدود شود. با هر نیتی که این عمل صورت گرفت، مردمی که در زمین آبا و اجدادی خود مشغول کار و زندگی بودند دچار مشکل شدند. با گذر زمان املاک به پهلوی دوم انتقال یافت و پس از انقلاب اسلامی به بنیاد مستضعفان و سپس به «بنیاد علوی» واگذار شد. در حال حاضر بنیاد علوی زیر مجموعه بنیاد مستضعفان و در واقع بازوی محرومیت زدایی آن بنیاد است.
خلاصه اینکه، بسیاری از املاکی که در شهرهای شمالی ایران از جمله کلاردشت وجود دارد، به اصطلاح بنیادی است با این وصف که قابلیت نقل و انتقال به غیر دارد و به عبارت دیگر مالک آن میتواند آن ملک را به هر شخص دیگری واگذار نماید و در یک کلام تقریباً هیچ تفاوتی بین زمینهای بنیادی و زمینهای معمولی وجود ندارد. برای شما احتمالا جالب است که به عنوان مثال خانواده ای برای سه نسل در ملک پدری خود زندگی میکنند و کشت و زرع میکنند، اما اطلاع ندارند که زمین مورد نظرشان بنیادی است. یعنی کسی کاری به کار آن شخص ندارد. زندگی اش را میکند، ملکش را به دیگری میفروشد و غیره. با این فرق که هنگام اقدام برای اخذ سند رسمی اداره ثبت اسناد و املاک کشور، چیزی حدود پنج تا ده درصد ارزش ملک را بایستی به بنیاد علوی پرداخت کند تا سند به صورت رسمی به نام آن شخص صادر شود. و آن هزینه صرف امور خیریه خواهد شد.
در اغلب موارد نیازی به اخذ سند نیست، مگر برای اخذ وام و در حالات نادری برای پایان کار. برای مثال در روستای «لش سر» که قسمت عمدهای از آن بنیادی است، شاید تعداد زمینهایی که سند رسمی یا همان سند ثبتی دارند به تعداد انگشتان دست هم نرسد. در حالی که سالانه صد ها مورد خرید و فروش و ده ها مورد ساخت در آن محله صورت میگیرد. و همه این نقل و انتقالات به صورت سند عادی و مبایعه نامهای صورت گرفته و کوچکترین مشکلی ندارند. این نکته از آن روی گفته شد که برخی از مراجعین ما که اطلاعات اندکی در مورد چیستی بنیادی بودن زمین ها دارند، از لفظ بنیادی بودن تا حدودی واهمه دارند. برای اطلاعات بیشتر میتوانید به سایت «بنیاد علوی» مراجعه نمایید.
این دیگر یعنی چه؟! چیز سختی نیست. زمینی که در سال ۱۳۳۸ در آن کشاورزی میشد، به کشاورزان رسیده و اصطلاحاً میگویند متعلق به اشخاص بوده و مستثنی است. و زمینی که در آن زمان جنگل بوده یا به هر صورت، زیر کشت نبوده، منابع ملی و منابع طبیعی است. برای اطلاع عمومی بد نیست بدانید، در طول سالهای بعد، برخی نااهلان دست تجاوز به سوی جنگل دراز کرده و با بریدن درختان و تخریب منابع طبیعی که متعلق به ده ها میلیون ایرانی است، خواستهاند تا زمین شخصی خود را توسعه دهند! بیخبر از اینکه در آن سال ها ارتش ایالات متحده به خواسته دولت وقت از تمام مناطق شمال ایران عکس های هوایی تهیه کرده است. خوشبختانه اداره منابع طبیعی (وزارت جهاد کشاورزی) با همکاری ارزشمند قوه قضاییه با شدت از حقوق ملی ما دفاع میکنند.
قبل از هر چیزی این پرسشها را بایستی خواند و پاسخ ش را نیز بایستی دانست! آنگاه اگر تصمیم در مورد خرید زمین قطعی است، فقط کافی است بروید به سراغ سه بخش بعدی. و همین. تمام.
سرمایه گذاران حرفهای میدانند که حوزه املاک در ایران همیشه از حوزه های با سودآوری بالا همزمان با ریسک بسیار پایین بوده و هست. به فرض سرمایهای در اختیار داریم و میخواهیم آن را به کار ببریم که در درجه اول ارزش آن حفظ شود و چه بهتر که با سود نیز همراه باشد! از بانک شروع کنیم. همه میدانیم که یک گزینه کاملا باطل است. قیمت ها سه برابر میشود، بانک سی درصد سود میدهد! گزینه بانک را خط میزنیم که ارزش بحث بیشتر را ندارد. رقبای دیگر، بورس، طلا، دلار، ماشین، پیش خرید آپارتمان و موارد مشابه است. واقعیت این است که رسیدن به گزینه مطلوب کاری تخصصی و متکی بر تجربه چند ده ساله است و از حوصله این متن نیز خارج است. اما، نکته مهمی که میخواهیم در اینجا بگوییم این است که زمین، از کم ریسک ترین گزینه های سرمایه گذاری است و آرامش و اطمینانی که در این زمینه وجود دارد، قابل مقایسه با بازارهای دیگر و نوسانات آزاردهنده آنها نیست. حتی به قول یکی از دوستان که ریسک خرید زمین، از گذاشتن سپرده در بانک هم کمتر است! و اگر نسبت سودآوری و ساده بودن آن را با کاسبیهای دیگر مقایسه کنیم مسلماً سرمایه گذاری در حوزه زمین بر صدر خواهد نشست.
[گام اول]
کلاردشت شهر زیبایی است. سی و شش روستا است که شش روستا یا بهتر است بگوییم محله، محدوده شهری را شکل میدهند و سی محله دیگر در پیرامون شهر پراکنده اند. برای آن دسته از عزیزانی که با کلاردشت آشنایی ندارند، باید بگوییم که لازم است در قدم اول تصورتان را از شهر و روستا اصلاح کنید. شهر کلاردشت، جایی نیست که دود و ترافیک داشته باشد! و روستای آن هم جایی نیست که هایدی و پیتر در پای کوهستان مشغول چرای گوسفندان باشند! بلکه، اگر شخصی اولین بار به کلاردشت بیاید و بلوار را ملاک شهر بودن قرار ندهد، متوجه نخواهد شد که شهر کجاست و روستا کجا. همه جا یک امکانات، همه جا یک نوع ویلا. و البته سرسبزی و طبیعت روستا ها مسلماً بهتر است. و خیال تان را راحت میکنیم که خبری از دود و آلودگی در کلاردشت نیست، هرچه هست، سرسبزی هست و چشمه و رود و آرامش و طبیعت تقریباً بکر. به عنوان اولین نکته، تکرار میکنیم که تصور اختلاف بین شهر و روستا را کنار بگذارید و گاهی در جلو در شهرداری گاو بر بلوار نشسته، در حالی که در انتهای دورترین محله ها، ویلاهای ده ها میلیاردی ساخته شده است. پیشنهاد ما این است برای آشنایی با کلاردشت از لینک «کلاردشت» و «محله های کلاردشت» استفاده کنید. و اگر امکان آن وجود دارد، حداقل یک یا دو روز را کنار بگذارید و از نزدیک نقاط مختلف و محلههای متنوع کلاردشت را ببینید و آنگاه منطقه مورد پسند خودتان را انتخاب کنید که این سو تا آن سوی کلاردشت، بیشتر از بیست دقیقه نیست.
شمال شهر تهران، یا جنوب شهر اصفهان، مشخص است که مناطق لوکس و بالاتری است. چنین دسته بندی ای در کلاردشت نداریم و نخواهیم داشت. کلاردشت، امکانات رفاهی مانند شهربازی های آنچنانی و پارک های بزرگ و باغ وحش و تله کابین و مراکز تفریحی شاخص ندارد، بلکه همه جا یک کیفیت است و تا حدودی شبیه یک پارک بزرگ است. اما، تقریباً همه محله ها را به میتوان به محدودههای بافت قدیمی و بومی نشین، و مناطق جدیدتر و به اصطلاح «تهرانی نشین» تقسیم کرد. و این، نکته دوم.
کاربری، به عنوان نکته سوم، مهمترین نکتهای است که در انتخاب زمین بایستی به آن توجه کرد. وزارت کشور برای شهر و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان مربوطه مسئول تهیه طرح هادی روستاها است. همانطور که از لفظ «هادی» میشود پی برد، این طرح ها وظیفه هدایت روستا را بر عهده دارند و هر ده سال یکبار (گاهاً یازده یا دوازده سال یکبار) با ملحوظ داشتن بسیاری از پارامترها، جهت گسترش محدوده و نحوه استفاده از زمین را بازنگری و پیشنهاد میدهند و به تصویب میرسد و بر خلاف لفظ آن که پیشنهادی است، لازم الاجرا است. در طرح هادی پیشنهادی کاربری های مختلفی مانند : «تجاری، آموزشی، فرهنگی، مذهبی، باغات، فضای سبز، زراعی (داخل بافت)، اداری، ورزشی و ...» وجود دارد. که مجموعا، محدوده شهر یا محدوده روستا را شکل میدهند. تمام مناطق داخل محدوده روستا، تقریبا با هر کاربری، امکان ساخت وجود دارد و به یکی از دو شیوه «تغییر کاربری و سپس ساخت» یا «اجرا تحت نظر دهیاری و سپس پرداخت جریمه» میتوان بنا احداث کرد.
زمینهای کشاورزی چیست؟ خارج از محدوده شهر و خارج از محدوده روستا، زمین های فراوانی است که متعلق به اشخاص است و به اصطلاح «زمینهای کشاورزی» است. طبق قانون «حفظ کاربری اراضی زراعی» مصوب ۱۳۷۴ و اصلاح آن در سال ۱۳۸۵ ، تقریباً اجرا نشده تا ۱۳۹۰ هیچ بنایی در زمینهای بین روستا نبایستی احداث شود و آن زمینها باید برای کشاورزی استفاده شود، حتی اگر سنگلاخی باشد و امکان رویش هیچ گونه گیاهی در آن نباشد! اداره جهاد کشاورزی مسئولیت زمینهای خارج شهر و روستا را بر عهده دارد و بازرسان و دهگردشی های مرتب این اداره و البته دهیاران و شورا ها و البته گزارشهای مردمی، همواره مانع ساخت و ساز های غیرمجاز میباشد و چقدر این خبر خوبی است.
ساختمانهای پراکنده ای که در دشت کلاردشت و خارج از محدوده روستا ها مشاهده میکنید، محصول سال های قبل از ۱۳۹۰ میباشند. حدود ده سال است که با اجرای این قانون و چندین و چند مورد تخریب ویلای ساخته شده و در حال ساخت، خوشبختانه این قانون دیگر جا افتاده و به نوعی تضمین حفظ زیبایی طبیعت کلاردشت در آینده خواهد بود. بنابراین، تیر برق و دیگر امکانات دلیلی بر شدنی بودن احداث بنا نمیباشد. از ما میپرسند دو طرف فلان زمین، بنا احداث شده است، چطور من نمیتوانم بسازم، و ما همین توضیح بالا را مکرر تکرار میکنیم. بنابراین، به هیچ عنوان ویلاهای ساخته شده اطراف یک زمین، وجود امکانات آب و برق و گاز و غیره، ملاک امکان پذیر بودن ساخت نمیباشد. (مشاهده نمونه) و حتما در خاطر عزیز داشته باشید که برای تعیین کاربری هر زمین، به شهرداری در شهر و دهیاری در روستا مراجعه کرده و تقاضای استعلام «کتبی» نوع کاربری نمایید. البته، متاسفانه باید بگوییم که در مواردی گزارش شده که در برخی موارد در اعلام نوع کاربری صداقت مورد انتظار را نداشتهاند و برای تصاحب زیرقیمت، استعلام غیرواقعی داده اند تا زمین را با قیمت پایینتری از چنگ صاحب ملک بدر آورند. بنابراین، توصیه قطعی ما و البته خواهش ما این است که برای قطع کردن دست انسانهای سودجو تعیین نوع کاربری را از تیم املاک ویلا۳۶۰ نیز بخواهید. به صورت رایگان، سالانه به هزاران نفر از مشتریانمان، بر اساس طرح هادی نقاط مختلف کلاردشت که همه آنها را در اختیار داریم، نوع کاربری زمینشان را اعلام کردهایم و به این کار افتخار میکنیم. برای کسب اطلاعات بیشتر، کلیدواژه «قانون حفظ کاربری اراضی زراعی» را در گوگل جستجو کنید.
از نکات خنده آوری که حین مرور اسناد به آن برمیخوریم این است که فروشنده، زمینی را به شرط ساخت به شخص خریدار فروخته است. یا اینکه در سند درج میکند که کاربری زمین به فرض مسکونی است. این از آن حرفهاست! مالک کارهای نیست که نوع کاربری را مشخص کند. به این دلیل، حواسم مان باشد که ادعای مالک بر امکان پذیر بودن ساخت، باد هواست!
[گام دوم]
هدف از خرید زمین احداث بنا است. گاهی هم سرمایه گذاری است. که یک ماه بعد یا چند سال بعد به فروش برسد. با این حال، همواره باید به پارامترهای مرتبط با ساخت بنا نیز توجه داشت. غیر از بحث کاربری که بحث مهمی بود و در بالا به آن پرداختیم، فاکتور هایی مانند مساحت، کد یا تراز ارتفاعی، چشم انداز فعلی، چشمانداز آینده، نسبت ابعاد، نحوه قرارگیری، شیب عمومی، عقب نشینی معبر، وضعیت حریم جوی یا رودخانه از پارامترهای دیگر است. علاوه بر این، مشخصه لوکیشن، وضعیت دسترسی و ویلاهای اطراف و تفسیر رشد منطقهای از وظایف یک مشاور خوب است که باید به در اختیار خریدار قرار دهد.
میدانیم که یک مشاور خوب وظیفه دارد بر قوانین ملکی اشراف کاملی داشته باشد. علاوه بر این و در سطحی بالاتر، وظیفه دارد در مورد علم ساختمان اطلاعات کافی داشته باشد و در مورد شکل کلی ساخت مشاورههای مفیدی را ارائه دهد. طبیعی است که چنین مشاورهای از دست مشاوران حرفهای که در زمینه ساختمان تحصیلات عالیه دارند و سالها در فرآیند ساخت و ساز تجربههای فراوانی کسب کردهاند برخواهد آمد و ما در خدمت شما هستیم!
حالا بپردازیم به مشخصه «سلامت ملک» و صحت سند مالکیت آن. بحث جالبی است و لازم است مقداری بیشتر به آن توجه کنیم. همه زمینها سند دارند. یا عادی، یا رسمی. از ما میپرسند که زمین سنددار به آن ها معرفی کنیم. در جواب میگوییم که همه زمینها سند دارند و شرح میدهیم که سند بر دو نوع است، «رسمی» و «عادی». رسمی سندی است که اداره ثبت اسناد و املاک کشور میدهد که نامهایی مانند دفترچهای و منگولهدار و غیره داشته که جانی خود را جدیداً به سند تک برگ UTM دار داده است. (مشاهده نمونه) و سند «عادی» که تنوعی بیش از ده نوع دارد. و در آن میان و مهمترین آن «مبایعهنامه قطعی» است که مفید است بدانید بیش از ۹۵ درصد زمینهای کلاردشت و عموماً مازندران بر خلاف جاهای دیگر ایران سند شان از این نوع است.
در نظر داشته باشید در حدود بیست سال است که به زمین خالی سند نمیدهند و آن پنج درصد حاصل زمانی است که به زمینهای خالی سند میدادند. اگر قصد گرفتن سند ثبتی برای زمین خریداری خود را دارید، ابتدا بایستی برای مجوز ساخت اقدام کرده و بنای مختصر یا کاملی را بسازید، آنگاه برای اخذ سند عرصه و اعیان اقدام کنید و پروسه آن شش ماه زمان میخواهد.
دانستیم که همه زمینها سند دارند. بد ماجرا اینجاست که بعضی زمین ها چند تا سند دارند! اینجا آنجاست که باید بترسیم! و حواسمان را جمع کنیم. به اعتبار مالک نگاه کنیم که اگر از ما بپرسید، میگوییم مهمتر از هر چیزی اعتبار مالک است. سند تک برگ چیز خوبی است، اما با رو شدن برگه سندی که تاریخ آن قبل از سند تک برگ باشد، باطل میشود. برای صدور سند تک برگ به چند دست قبلی نگاه میکنند و یکی دو بار آگهی روزنامه ای که کسی نمیخواند و تمام! و این را گفتیم که تصور اینکه سند رسمی، وحی منزل است، تصوری اشتباه است و زمین سند داری وجود دارد که از نظر ما کاملاً بی ارزش است و در عوض زمین سند عادی داریم که به جهت سرشناس بودن و معتبر بودن مالک آن، با کمال اطمینان به مشتری معرفی میکنیم. به جهت کوچک بودن شهر کلاردشت، اعتبار سنجی مالکان برای ما کار چندان سختی نیست. برای خرید زمین وقت بگذارید و عجله نکنید و از بومیهای منطقه در مورد اعتبار مالک پرس و جو کنید. و مشکل دار بودن یک زمین رفته رفته رو میآید. و زمینهای داخل بافت که دور دیوار دارند بهتر است تا زمین های کشاورزی خارج بافت که حد و مرز ندارند و اجازه احداث دیوار هم ندارند و تا زمانی که نتوان آن را محصور کرد، ممکن است به ده نفر فروخته شده باشد و واقعاً خرید زمین در جاهای بکر شدیداً مستعد کلاهبرداری است!
مقداری در مورد آنالیز قیمت و بحث ارزش گذاری ملک صحبت کنیم. درجه اول، «خرید سالم» است و درجه دوم «گران نخریدن» . میتوان به اینترنت مراجعه نمود و با بررسی قیمت آگهیها اطلاعاتی کسب کرد. از چندین مشاوره املاک سوال کنید تا حدود قیمت دستتان بیاید. در نظر داشته باشید که همواره دو قیمت داریم:
قیمت نرمال : متوسط قیمتی که اگر از ده نفر از اشخاص مطلع آن منطقه سوال کنید، بدست میآورید.
قیمت فروش : در بازار راکد حدود سی درصد و در بازار فعال حدود ده درصد زیر قیمت.
بعضی قیمت ها هم که قیمت نفروش است که همه ما به خوبی میدانیم یعنی چه! بهتر است آن ها را وارد محاسبات خود نکنیم. در ذهن داشته باشید که قطعه هر قدر کوچکتر، گران تر. کاربری اگر مسکونی دایمی باشد که عالی. اگر مسکونی فصلی (ویلایی) باشد، قیمت افت میکند و اگر گردشگری باشد بیشتر افت میکند و همینطور تا انتها.
برای تعیین قیمت زمین، فاکتورهای بسیاری وجود دارد. فاکتورهایی مثل کاربری، اعتبار فروشنده و غیره که تکرار آن خستهکننده است. اما همیشه قیمت را مالک تعیین میکند. و گاهی قیمتهای بسیار فراتر از منطقه میشنویم که یعنی نمیفروشم! و گاهی قیمتهای بسیار پایینتر از منطقه میشنویم که بوی کلاهبرداری میآید. چرا؟ چون اگر کسی نیاز به پول داشته باشد، بستگان و اطرافیان او زمین را از او میخرند. اگر نه، سرمایهدارن و البته مشاورین املاک بومی آن زمین را به اصطلاح خودشان شکار میکنند. و دیگر نوبت به خریداران غیربومی نمیرسد. اما همواره شاهدیم که مالباختگانی به طمع ارزان بودن، حاصل یک عمر پساندازشان را اینطور از دست دادهاند. و اگر از سوی کسی قیمتی به فرض پنجاه درصد زیر قیمت شنیدید و گاهاً با اقساط چندین ماهه، آن فرد یا مجنون است، یا کلاهبرداری هفت خط!
دو نکته دیگر بگوییم و این بحث را تمام کنیم. یکی اینکه شخصی را در نظر بگیرید از فن خرید لباس بیخبر است. وارد فروشگاه میشود و رگالها را ورق میزند و هیچ! از فروشنده قیمت را میپرسد و هر لباسی که قیمتش بالاتر است، با خودش میگوید حتماً زیباتر و با کیفیتتر است. درست مانند این که از ما میپرسند گرانترین جای کلاردشت کجاست و میخواهند ببینند بهترین جای کلاردشت کجاست؟ باید بگوییم که هنوز که هنوز است قیمتگذاری زمین در کلاردشت بسیار نادقیق و غیرحرفهای است، یکسان بودن تقریبی قیمت در نقاط مختلف کلاردشت علامت واضح همین مطلب است. برای مثال، ما میتوانیم دو قطعه زمین با فاصله پنجاه متری با قیمت یکسان به شما نشان دهیم که یکی حداقل سه برابر دیگری ارزش دارد. و نتیجه امر اینکه به کیفیت زمین توجه کنید، و ملاکتان قیمت پیشنهادی نباشد. گاهی قیمت پیشنهادی یک قطعه که مالک تصور میکند خیلی بالا گفته، نصف ارزش واقعی آن هم نیست و گاهی موردی با نصف قیمت منطقهای چنگی به دل نمیزند.
و نکته نهایی که برای حرفهای تر ها است. اگر اهل فن هستید، مانند حلقهای از دوستان خوشفکر ما، به سراغ زمینهای با ابعاد غیر مستطیلی یا قناس بروید. زمینهایی در نگاه اول، بدقواره و مثلثی یا در شیب تند که در هنگام تفکیک زمینهای بزرگ معمولا یک دو قطعه اینطور میشود و حتی مالک آنها تکرار میکنند که اینها را که کسی نمیخرد. اما گاهاً این قطعات پتانسیلهای ذاتی فوقالعادهای دارند که با فرم مهندسی و معمارانه میتوان جانی به آن بخشید و چنین زمینهایی را میتوان در بسیاری از موافق با نصف قیمت خریداری کرد.
[گام سوم]
همه به دور میز مینشینند و چای در حال دم شدن است. فروشنده اسنادش را میآورد و خریدار مطالعه میکند. یا مشاور خریدار مطالعه میکند. اسناد را ورق میزنند. به فرض که ده برگ سند وجود دارد. به ترتیب از قدیمیترین مالک تا به اصطلاح دست آخر مرتب میکنند. هنوز برای چای زود است. سکوت هم باید رعایت شود و در عین احترام، این لحظات زمان مناسبی برای خاطره تعریف کردن و تعارف نیست. این لحظات حساس شاید پنج دقیقه، شاید ده دقیقه، شاید یک ربع و بیشتر طول بکشد. فروشنده بایستی داستان زمین را تعریف کند. که این ملک به فرض بیست سال قبل از فلانی به فلانی رسیده و دست های بعدی تا اینکه اکنون در اختیار من است. و فرمایشات او با اسناد مطابقت داده میشود. حالا وقت چای است و تبادل شماره تماس و توسعه آشنایی و من اهل کجا هستم و شما اهل کجا هستی و در یک کلام تقویت روابط. و برگه مبایعهنامه آورده میشود و اسمها و مشخصات نوشته شده و در انتها امضاء و اثر انگشت. و اگر از ما باشد و حمل بر بیاحترامی نشود، تهیه فیلم و عکس یادگاری پیشنهاد بسیار مفیدی است!
نحوه نوشتن سند با نکات حساسی که انتقال مالکیت دارد، بسیار بحث مبسوطی است. و ما اینجا به چند نکته اکتفا میکنیم. ابتدا اینکه حتماً سند را در برگه ای که اتحادیه املاک به مشاورین املاک هر شهر میدهد، بنویسید. (مشاهده نمونه) که نسبتا متن حقوقی صحیح و کاملی دارند. متون دستی و برگه های معامله موجود در کتابفروشیها و لوازم التحریر (مشاهده نمونه) معمولا به نفع فروشنده و بسیار ناقص است. مورد دیگر، تهیه نقشه زمین. اگر وسیله توزین گوجه، ترازو است، وسیله توزین زمین، تهیه نقشه است. حتماً قبل از تنظیم سند، نقشه زمین را تهیه کرده، آنطور که تمامی کنج های زمین دارای مختصات UTM باشد و آنگاه آن نقشه که به امضاء طرفین بیع رسیده جزء لاینفک (جدا ناشدنی) سند خواهد بود و کیفیت سلامت انتقال را بسیار بالا میبرد. با این شیوه نمیتوانند زمینی به شما نشان دهند و در زمین دیگری را در جای دیگری به شما بفروشند!
از برگههای معمولی که در اکثر کتابفروشیها به فروش میرسد، ابدا استفاده نکنید. چهار خط است و تمام! از برگهای که اتحاده اصناف هر شهر در اختیار مشاورین املاک قرار داده است استفاده کنید که البته اکثرا بیاشکال نیست و بایستی چند اصلاح به فراخور بیع در آن انجام گیرد. معمولا در بحث اختیارات باطل کردن سند در صورتهایی مانند نقص موجودی چک در سررسید و به طور کلی اسقاط خیارات (ساقط کردن اختیار به منظور باطل ساختن انتقال) که باید از مشاور بخواهید که تک تک بند ها را کاملا برای شما توضیح دهد. و فرق قولنامه که قولی است برای خرید در آینده که معمولا مبلغ بیعانه آن ناچیز است با مبایعه نامه که در بیشتر موارد حداکثر تا ده روز تسویه میشود، را برای شما شرح دهد. و مطالب دیگری که اگر دلتان برای سرمایهای که مدتها برای کسب آن زحمت کشیدهاید میسوزد، باید بدون تعارف بپرسید!
یکی از انواع سند، سند «شورایی» (یا بنیاد مسکنی) است به این شیوه که در برخی از روستا ها امکان صدور سند به بومیها و زمینهای کاملا با ریشه دادهاند که آن شخص بومی بتواند برای اخذ سند اقدام کند و برود برای اخذ وام مسکن روستایی و از این کارها. به این سند میگویند سند شورایی. بنابراین، مراقب باشید که امضاء اعضا محترم شورای روستا به معنای شورایی شدن سند نیست! هیچ ربطی به هم ندارند. و اساساً تایید سند، توسط شورای روستا تنها یک دلگرمی است، اما هیچ فایده دیگری ندارد. چرا که پس از آنگه چند میلیون تومان جهت کمک هزینه به روستا دریافت میکنند (که البته کار خوبی است)، تنها صحت امضا را تایید مینمایند و ابدا به استحکام عقد کمک نمیکند. البته باید گفت کمک دیگری میکند. گاهی پیش میآید که فروشنده جایی را به خریدار نشان میدهد، اما در سند یک نقطه دیگری را در محلهای دیگر به او میفروشد! ماجرای تایید شورا، معمولاً جلوی این شکل از کلاهبرداریها را میگیرد.
اندکی از ماجرای استعلام ها بگوییم. استعلام منابع طبیعی که در اکثر موارد نیاز نمیباشد، مگر برای زمینهایی که حاشیه جنگل است. استعلام دیگر، استعلام کاربری است از شهرداری در شهر یا دهیاری و مسئول فنی آنجا در روستا. اگر خیلی حساس باشید و استعلام بنیاد مسکن را طلب کنید، که ثبت نام آن از همان طریق دهیاری است که کپی شناسنامه و سند و عکس و نقشه و آمدن بازرس و چند هفته زمان. که به نظر ما هیچ گاه نیاز به این کار نیست، چرا که ویلا۳۶۰ برای استعلام از وضعیت دقیق کاربری در کلاردشت، کافی است! و اگر خواهان ثبت انتقال در دفترخانه هستید، استعلام دارایی (نبودن سند رسمی در رهن بانک) و استعلام های دیگر، اداره ثبت و جهاد کشاورزی و در نهایت قول و قرار برای انتقال آن در دفترخانه پس از تسویه کل مبلغ بیع.
البته در حین مراجعه به مراجع دقت کنید! این نکته را حتما توجه داشته باشید. ما که حتی یک مورد هم ندیده ایم، اما شنیده ایم که برخی از مراجع و کارمندان ادارات، خودشان دلالان قهاری هستند و بسیار دروغگو! ما که هر چه دیدیم انسانهای با شخصیت، امین و درستی بودند. به هر حال، شما اگر مراجعه کردید و شنیدید که فلان کارمند جلو آمد و بر پشت دستش زد و به شما گفت آنجا قیمتش کمتر است و من بهتر از آن سراغ دارم، آن هم با نصف قیمت، لبخندی بزنید و هر تصمیمی که مایل بودید بگیرید که یقیناً شما فهمیدهاید و مختار.
توصیه!
همواره در هنگام خرید زمین و یا یک دستگاه ویلا، از یک مهندس بخواهید که ابعاد و مساحت دقیق ملک مورد نظر را نقشهبرداری کند. این کار کمک میکند تا بیعنامه وابسته به نقشه زمین گردد و در صورتی که مختصات جغرافیایی زمین و ابعاد و همسایهها و حتی مساحت و ابعاد دقیق اعیانی درون آن، در آن نقشه درج شده باشد، میتوان با اطمینان بیشتری خرید را انجام داد و از بروز برخی مسایل مانند ناهمخوانی مساحت درج شده در سند با وضع موجود واقعی آن جلوگیری میشود.
[انصاف بدهیم و چند جمله ای را نیز بیاوریم برای نوآموزان عرصه کلاهبرداری!]
ای فلان که میخواهی میانبر بروی و دل ت میخواهد بدون ارایه هیچ خدمتی به جامعه، بارت را یک شبه ببندی، خوب گوش کن. قدم به قدم جلو میرویم. ابتدا این تصور را کنار بگذار که مال مردم و مال حرام از گلو پایین نمیرود. میرود، مثل آب خوردن. مگر شارلاتان های شهر را ندیدی که تبر گردن شان را نمیزند؟ نگران ناله و نفرین آن ها نباش، آنها اگر زرنگ بودند، از مشاور قابل اعتماد بهره میبردند. پس، اخلاق را رها کن و پاداش بگیر، بدون هیچ تلاشی.
فرض کنیم تو یک غیربومی هستی و میخواهی از اشتیاق مردم برای خرید زمین در شمال استفاده کنی و آنها را سرکیسه نمایی! خب. فردا پاشو برو اداره ثبت شرکت ها و با حدود دویست هزار تومان یک شرکت ثبت کن. اسم آن را هم بگذار توسعه دهندگان آینده شمال یا همچنین چیزی. به این خاطر که مردم عادی فکر میکنند وقتی اسم شرکت آمد، دیگر هیچ مشکلی نیست! یا نه، از اسم تعاونی استفاده کن. یا از لفظ نظام مهندسی. نظام پرستاری. نظام پزشکی. یا بچه های نیروی انتظامی و شهرداری منطقه صد. یا کارکنان عالی رتبه وزارت فلان! این ها دهان را پر میکند و جیب را خالی!
منطقه را جستجو کن. دور افتاده ترین و دنج ترین نقطه را پیدا کن. که احتمالاً آگاهی اهالی آنجا کم است و خوش باورند و دست و پا گیرت نمیشوند. چند تا عکس بگیر. فیلم تهیه کن. کاغذ بازی را با چهار معامله صوری شروع کن تا بتوانی سر و صدایی بپا کنی. بنشین و کاتالوگ و برورشور تهیه کن، اگر زمین با اتوبان «تهران شمال» به فرض پنجاه کیلومتر فاصله دارد، در کروکی تبلیغات خود زمین را درست در کنار اتوبان ترسیم کن و آنگاه برو و برای چیزی در حدود بیست هزار مترمربع طرح تفکیکی تهیه کن شامل راه و فضای بازی و فضای سبز و رستوران عمومی مجموعه و حتی دریاچه، آن هم در جایی که یک سطل آب ندارد! و با اعتماد به نفس کامل بگو کن که تمامی قطعات امکان ساخت دارند و هیچ مشکلی وجود ندارد. بگو که تضمین میدهم. نشان به آن نشان که در سند، کاربری را مسکونی قید میکنم! چرا که آنها نمیدانند کاربری هیچ ارتباطی با سند ندارد. و به مشتریان بازگو کن که آن زمین خالی که اکنون خالی از بنا است، سند عرصه و اعیان دارد، و اگر پرسیدند بنا یا اعیانی آن کجاست که سند اعیانی گرفته، بگو که با این «فرض» احداث ساختمان آن اسناد گرفته شده و آن ها از این حرف تو نه تعجب میکنند و نه میخندند، تو به هدف ت نزدیک شدهای، تا میتوانی سردرگم شان کن. حتی میتوانی نقشه یا لوکیشن جایی بسیار باکیفیت را بدهی و قطعات مرغوب با چشم انداز بسیار عالی را به آن نشان بدهی، اما هنگام نوشتن سند، آدرس جای دیگری را بدهی با نشانی مشابه و حدود و ثغور را تا میتوانی گنگ بنویس.
آنگاه برو و از چند معمار قوی و خوش ذوق دعوت کن که برای آن مجموعه سردر و ورودی طراحی کنند و ویلاهای پیشنهادی خود را در طرح خود نشان دهند. و نگران هزینه نباشند، چرا که تو به خوبی میدانی که قرار نیست هیچگاه اجرا شوند. و این میشود آن چیزی که باید بشود. بهتر است نقشه مجموعه را در ابعاد بزرگ تهیه کنی و با رنگ و لعاب بسیار به این دیوار و آن دیوار بچسبانی. سعی کن بیعانه را دریافت کنی، پیش از آنکه خریدار زمینی که احتمالا روی هوا است را ببیند. که اگر روی زمین است، احتمالاً راه ندارد. و اگر دارای راه است، دارای چند مالک دیگر هم هست. قطعه شماره ۲۶ برای شماست. خوشحال اند، با لبخند آنها را بدرقه کن.
نکته بعدی، یک اتومبیل گران قیمت است اگر پول ش را نداری، کرایه کن. مخصوصا برای ایام عید یا تعطیلات خرداد یا نیمی از تابستان. با اتومبیل مدل بالا تقریبا هفتاد درصد راه را رفته ای. میدانی چرا؟ آن سادهاندیشان فکر میکنند اگر سرشان کلاه رفت، شما ماشین زیر پایتان را میفروشید و ضرر آن ها را میدهید! مرحله بعد، بهم زدن دفتری و دستکی. شیک و بزرگ. الزامی ندارد، ولی بهتر است از شهر کلاردشت صدها کیلومتر دور باشد. تهران جای خوبی است. اردبیل هم خوب است. شیراز هم خوب است. چهار نفر آدم الاف را هم از این سر آن سر خیابان پیدا کن و کت و شلوار به تن شان بپوشان و به آنها یاد بده که برای مثال در مقابل مشتری، مدام از این اتاق به آن اتاق بروند و تکرار کنند جناب مهندس، جناب دکتر، برای دوشنبه ساعت ده صبح جلسته تون رو تنظیم کردم و از این حرف ها. و ظاهر آراسته و شیک و لبخند دایمی را که هرگز نباید فراموش کنی. آرام و سنجیده صحبت کن. خوبه.. این کاره ای!
تا میتوانی مشتری ها را به تعارف بیانداز که به خودشان اجازه ندهند که شما را سوال پیچ کنند که مبادا وارد مسایل ریز و بی اهمیت نشوند. که مالکهای قبلی و اسناد آنها کجاست و وضعیت کاربری کدام است؟ تا میتوانی مشتری ها را نمک گیر کن. برای شان در بهترین نقطه کلاردشت ویلا اجاره کن و پذیرایی کن از اقسام اطعمه و اشربه و چیزهای دیگر که گفتن ش اینجا ناممکن است و اگر گوش را نزدیک بیاوری به تو خواهم گفت. به هیچ وجه نگذار با یک مشاور املاک دیگر تماس بگیرند تا بخواهند پرس و جو کنند. حتی اگر میتوانی برای آن ها «تورهای گردشگری معرفی ملک» تدارک ببین که چشم و گوش بسته بیایند و همچنان بازگردند. که آنها به عنوان سفر حتی دقت نمیکنند که «تور» است، با این حال گرفتار میشوند. تا آنجا که ممکن است سعی کن قبل از آنکه ملک را ببینند، امضاء را از آنها بگیری و در ذیل سند قطعی مالکیت درج کن که ملک به رویت خریدار رسیده و از کلیه کم و کیف موضوع معامله مطلع شده و حق هیچ گونه اعتراضی ندارد!
پیامک عمده بده. سعی کن آن مخاطبانی را جذب کنی که پول کمی دارند. آنهایی که حاصل سی یا چهل سال پس اندازشان را میخواهند در جایی سرمایه گذاری کنند. کلاه این قشر زحمتکش را راحتتر میتوان برداشت. چون معمولاً اعتقادی به دریافت مشاوره ندارند و اگر به آن ها بگویی تا آخر شب فرصت دارید برای رزرو فلان زمین پول واریز کنید، میپذیرند و انتقال وجه با موفقیت انجام شد. همیشه یادت باشد که مشتری را هول کنی. بترسانی که اگر نجنبد، دیر کرده و قافیه را باخته. گاهی پیش میآید که بد حادثه با آدمهای قوی و آگاه و قدرتمند روبرو میشوی، مدارک آن ها را به آنها بازگردان و از آنها فاصله بگیر و خودت را درگیر آنها نکن. قدر دارند و پول دارند و وکیل میگیرند و پدرت را درمیآورند. دیگر اینکه، از قاعده «تله اعتماد آشنا» استفاده کن. آدمی اینطور است که معمولاً وقتی میبیند که یکی از بستگان یا یکی از آشنایان در فلان جا سرمایه گذاری کرده، او هم راغب میشود. او نمیداند که پلههای دادگاه مملوء است از آشناهایی که با هم گلاویز شدهاند و جالب اینکه در طول تاریخ بشر تا این لحظه هیچ دو غریبه ای از هم شکایت نکردهاند!
در تنظیم سند هم دقت کن. برای سند، دفترچه ای درست کن با شکل و شمایل شیک و جلد شده با تصویری از زمین و طرح پیشنهادی معماری و البته متنی مشخص که کاملا از لحاظ حقوقی به نفع خودت باشد و با این ترفند خریدار نمیتواند در متن مبایعه نامه تغییری اعمال کند.
جدا از شوخی!
بدبینی صفت مذمومی است. و ما در اینجا و نه در هیچ جای دیگر دوست نداریم مخاطبان مان را میل دهیم به این صفت. با این حال با امید به اینکه این سطور برای شما مفید باشد، این متن طنزگونه را نوشتیم. واقعیت این است که نکاتی مانند تکریم ارباب رجوع را ما نیز در نهایت احترام رعایت میکنیم! اینطور نیست که هرکسی که خوش صحبت و خون گرم بود، حتماً کاسهای زیر نیم کاسه دارد. برای همین است که میگوییم کار به این آسانی ها نیست. کاش نصب دستگاه دروغسنج در دفاتر املاک اجباری میشد!
گاهی پیش آمده که مشتری به ما مراجعه میکند و تعریف میکند که در موردی زمینی را خریده، در حالی که فروشنده همان زمین را به دیگری هم فروخته! ترسان و نگران و البته بدبین. ما شروع میکنیم به صحبت کردن و توضیح دادن نکات فراوان و شرح آگاهی های لازم. اما نگاه که میکنیم، میبینیم هرچه که میگوییم، آن مخاطب شکاکی که روبروی ما نشسته، گویا میخواهد مشت ما را باز کند. در حالی که مشت ما سالها است که باز است! آن تجربه تلخ تاثیری گذاشته که هرچند صادقانه صحبت میکنیم باور نمیکنند. احتمالا تا به اینجا حدس زده اید که ما خوشحال میشویم از حساس بودن مشتری. از اینکه پرسشگر باشد. و همیشه از مشتریان خود به این خاطر تشکر میکنیم. اما مایلیم به مراجعه کنندگان خود خاطر نشان کنیم که بدبینی زیادی، افتادن از آن سوی بام است.
دندان طمع را کشیدیم!
از ابتدا هم نداشتیم. کمیسیون قانونی ما حداکثر همان یک درصد، از هر طرف معامله، طبق مصوبه اتحادیه املاک کلاردشت است. به همین سبب است که دندان گردها و دوستانی که برای راهزنی و جیب بری دندان تیز کردهاند از ما خوششان نمیآید. آرمان ما این است که در مسیر بهتر شدن جامعه قدمی برداشته باشیم. مشاوره های آگاهی بخش، معاملات سالم، دستآورد ماست. جامعهای که به نیکویی و مهرورزی نزدیکتر باشد. به امید پروردگار مهربان.
آشنایی با کلاردشت
گروه ویلا۳۶۰ کلاردشت
خوشحالیم که سالها است در دو زمینه «مهندسی» و «املاک» صادقانه و حرفهای در کنار شما هستیم.
۱۳۸۸ - ۱۴۰۳ | کلیه حقوق برای ویلا۳۶۰ محفوظ است